سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

بایسته ها و نابایسته های پژوهشی در نهج البلاغه(1)

آنچه اینک ملاحظه می کنید، در زمینه تحقیقاتی که شایسته است،‌ در متون دینی از جمله نهج البلاغه انجام داده شود و نیز تحقیقاتی که شایسته نیست، در چنین متونی انجام شود. ابتدا متن سئوالی که در این زمینه مطرح شده است،‌ می آید و سپس نظر اینجانب به عنوان پاسخ آن ارایه می شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

باسلام و ادب محضر استاد بزرگوار

جنابعالی در یکی از مطالب مندرج در سایت تان، فرموده اید: (امام علی(ع) به صورت تخصصی به کار تعلیم و تربیت اشتغال نداشته است؛ یعنی یک محیط آموزشی خاصی نساخته بود و به کار تعلیم و تربیت افراد در چنان محیطی نپرداخته بود؛ لذا انتظار طرح مباحث تخصصی تعلیم و تربیت از ایشان بیجاست) یا (اشتباه است که ما بخواهیم، مباحث تخصصی مربوط به علوم تربیتی را از نهج البلاغه استخراج نماییم. در نامه ها و خطبه های نهج البلاغه هرگز مباحث تخصصی علوم تربیتی مطرح نیست) و ...

با توجه با مطالب فوق، آیا استخراج الگویی همانند الگوی ارتباطات موثر در نهج البلاغه، که دارای ویژگی هایی همانند  (گشودگی،  همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی، تساوی) است، اشتباه است؟

لطفا در صورت امکان، چند نمونه از مواردی که جزو مباحث تخصصی علوم مختلف است و واکاوی انها در نهج البلاغه، اشتباه است را بفرمایید

بدیهی است مواردی همانند تقوا، خوف، رجا، احسان، و ... منظور جنابعالی نیست. بنده بطور خاص سوالم در مورد موارد جدیدی است که امروزه در مباحث فلسفه اخلاق مطرح می شود یا عبارات و اصطلاحات نوینی است که دین پژوهان و فلاسفه امروز مطرح می کنند همانند عقلانیت، معنویت، زندگی اصیل، زندگی عاریتی و ....

امیدوارم که توانسته باشم مقصودم را شفاف رسانده باشم

باتشکر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به نام خدا و با سلام

چند نکته در پاسخ عرض می کنم:

1. تحقیق در نهج البلاغه با این تلقی که در این کتاب مضامینی آمده که بشر به تازگی به کشف آنها نائل آمده است و توقع داشته باشید، این کتاب پا به پای دانش امروز بشر پیش آمده و سخن گفته باشد و حتی مضامینی در آن آمده باشد که هنوز بشر به کشف آنها نایل نیامده است، صحیح نیست؛ زیرا آنچه در نهج البلاغه آمده، مواعظی اخلاقی است که متناسب با سطح فهم مخاطبان امام علی(ع) در زمان خودش بیان شده است.

این در حالی است که امروزه دانش های بشری در زمینه ارتباطات و تعلیم و تربیت و روان شناسی و جامعه شناسی و فلسفه و اخلاق و عرفان و جز آنها بسیار توسعه یافته است؛ طوری هر کدام شاخه های مختلفی دارد و اگر یک کسی بخواهد در یک شاخه اش به آخرین دستاوردهای بشری اطلاع و در آن تخصص پیدا کند، سال ها طول می کشد. آگاهید که هرکه یک دکترای تخصصی در یک رشته می گیرد، هرگز به این معنا نیست که به تمام دستاوردهای بشری در آن رشته وقوف یافته و در آن رشته متخصص شده است. این در حالی است که مطالعه نهج البلاغه خیلی که طول بکشد، از یک سال تجاوز نمی کند.

2. تمام تلاش هایی که امروزه در بررسی تطبیقی میان نهج البلاغه و دانش های بشری معاصر می شود، این است که نشان دهند، آنچه در علوم جدید کشف شده است، در نهج البلاغه نیز رگه هایی از آن به چشم می خورد و معمولاً در ذکر شواهدی که برای مدعا آورده می شود، بسیار تکلف به چشم می خورد؛ یعنی مضامینی که از نهج البلاغه آورده می شود، هیچ ارتباطی با دستاوردهای جدید بشری ندارد و یا کمترین ارتباط را دارد و با زور و تکلف تلاش می شود، گفته شود، در نهج البلاغه هم همین دستاوردهای جدید علمی گفته شده است. گویا که ما حاجت داریم، برای دستاوردهای جدید بشری شواهد و مؤیداتی در نهج البلاغه پیدا کنیم و گرنه آن دستاوردها از حجیت و اعتبار می افتد یا گویا حاجت است، نهج البلاغه را جامع تمام علوم بشری بشماریم و یا نیاز است که ثابت کنیم، نهج البلاغه کهنه نشده و پیوسته جدید است.

3. ما اگر با استفاده از دستاوردهای جدید بشری خواسته باشیم، نهج البلاغه را به عنوان یک پدیده تاریخی مطالعه کنیم، اقدام درستی انجام می دهیم. برای مثال، اگر بخواهیم با کمک علومی چون زبان شناسی تاریخی، انسان شناسی تاریخی، جغرافیای تاریخی، باستان شناسی و اسطوره شناسی و مانند آنها به مطالعه مضامین نهج البلاغه بپردازیم تا مضامین آن را به عنوان یک پدیده تاریخی و مربوط به گذشته بررسی کنیم، صحیح است.

 

موفق باشید

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لینک های مرتبط:   تحقیق علوم معاصر در نهج البلاغه؛   نقد و جواب نقد «استفاده علوم معاصر از نهج البلاغه»؛   آیات قرآن و موضوعات علمی معاصر؛  اسلامی کردن علوم انسانی در بوته نقد؛   رابطه قرآن و حدیث و علوم انسانی؛   قرآن و علوم روز؛   ادامه گفتمان علوم انسانی در متون کهن دینی؛  گفتمانی دیگر رد زمینه رابطه علوم انسانی و دین؛   گفتمانی درباره رابطه علوم انسانی و دین؛   رابطه قرآن و حدیث و علوم انسانی؛   پژوهش دینی، بایسته ها و آسیب ها؛   نیازهای پژوهشی در حوزه علوم و معارف قرآن